♥♥kh_afan♥♥
♥♥kh_afan♥♥

 

 

اگر اشک نباشد

        عشق هم وجود نخواهد داشت




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 

 

عشق یعنی با جهان بیگانگی     

        عشق یعنی شب نخفتن تا سحر

 

( تو این دوره زمونه همه عشقا دروغه )

 

گر چه عشقی ندارم اما میدونم که عشق

بعضی ها دروغه 




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 

 

 

 

 

عشق

 




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 

 

عشق یعنی بخاطر کسی که عاشقشی اشک بریزی




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 



.



.



مينويسم خاطرات با اشک و آه / در شبي غمگين و تاريک و سياه



مينويسم خاطرات از روي درد / تا بداني دوريت با من چه کرد . . .



.



.



.



بر تن ما نکند آتش دوزخ اثري / چون به آتش کده مهر شما سوخته ايم . . .



.



.



.



زيبا ترين آغاز را با تو تجربه کردم ، پس تا زيباترين پايان با تو ميمانم . . .



.



.



.



دريا چه دل پاک و نجيبي دارد / چنديست که حالات عجيبي دارد



اين موج که سر به سخره ها ميکوبد / با من چه شباهت عجيبي دارد . . .



.



.



.



روزي که يادت نکنم روز خدا نيست / سوگند به اسمت که دلم از تو جدا نيست . . .



.



.



.



حلالم کن اگر دوري اگر دورم / اگر با گريه ميخندم حلالم کن که مجبورم



بگو عادت کنم بي تو که ميدوني ، نميتونم / که ميدوني نفس هامو به ديدار تو مديونم . . .



.



.



.



خواستم يه اس ام اس توپ برات بفرستم ، وسط راه منفجر شد !



همه فهميدن دوستت دارم . . . !

.

.

.

شنيدي که دلم گفت بمان ، ايست ، نرو / به خدا وقت خدا حافظي ات نيست ، نرو



نکند فکر کني در دل من مهر تو نيست / گوش کن نبض دلم زمزمه اش چيست ، نرو . . .

.

.

.

تو که يک گوشه چشمت غم عالم ببرد / حيف باشد که تو باشي و مر ا غم ببرد . . .

.



..

ز چشمانت نگاهي ده به چشمانم / که چشم من به هر چشمي نمي نازد . . .



نوشتم حرف دل تا تو بخواني / که چون دورم ز تو ، دردم بداني



به غير از تو کسي را من ندارم ، تو را تا بي نهايت دوست دارم . . .





* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



کاش وقتي آسمان باراني است ، چشم را با اشک باران تر کنيم



کاش وقتي که تنها ميشويم ، لحظه اي را ياد يکديگر کنيم . . .




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 کاش وقتي آسمان باراني است ، چشم را با اشک باران تر کنيم



کاش وقتي که تنها ميشويم ، لحظه اي را ياد يکديگر کنيم . . .





* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



دود اگر بالا نشيند ، کسر شان شعله نيست



جاي چشم ابرو نگيرد ، گرچه او بالاتر است . . .





* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



به چه آيد اين دل من که کسي نگاه دارد / نه به درد آشنايي نه به دلي راه دارد . . .









عشق تو وسط قلبمه ، درست همینجا ، همین تو

یه بوسه بده واسه مریض میخوام ، آخه بوسه هات داره حکم دارو !

 




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

کلافه و بی قرارم خبری از گذر زمان ندارم !


دستهایم میلرزد ، اینک روز است یا شب ، این را هم نمی دانم

تنها دردی در سینه دارم و بغضی  که گلویم را می فشارد

تمام وجودم سرد است 

 سیاهی لحظه هایم کار سرنوشت است

من دیوانه چقدر ساده بودم ، من عاشق چقدر بیچاره بودم

نمیخواستم عاشق شوم ، قلبم اسیر رویاهایم شد

رویاهایی که با تو داشتم ، کاش یاد تو را در خاطرم نداشتم

خواستم تو را فراموش کنم ، فراموشی را فراموش کردم

خواستم اشک نریزم ، یک عالمه بغض در گلویم را جمع کردم

کلافه و بی قرارم ، مثل این است که دیگر هیچ امیدی ندارم

سادگی من بود که بیش از هرچیزی مرا میسوزاند،

کاش به تو اعتماد نمیکردم

کاش تو را نمیدیدم و راه خودم را میرفتم

کاش لحظه ای که گفتی عاشقمی 

 معنای عشق را نمیدانستم

همه جا مثل قلبم دلگیر است 

 همه جا مثل چشمانم خیس است

همه جا مثل غروبها ، مثل پاییز و مثل این روزها نفسگیر است

همیشه میگفتم بی خیال 

 اما اینبار بی خیالی به من گفت بی خیال

همیشه میگفتم میگذرد میرود 

 اما اینبار گذشت و چیزی از یادم نرفت! 




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

از همه گذشتم بخاطر تو

چشمهایم را بر روی همه بستم به عشق چشمهای تو

دیگر قلبم را به کسی ندادم به هوای داشتن یکی مثل تو

گفتم حالا که عهدی بستم و عهدی با من بستی

وفادار بمانم و عشقم را به تو ثابت کنم

گفتم حالا که دوستت دارم و تو نیز گفته ای که مرا دوست داری  

تا نفس دارم با تو بمانم

روزها گذشت... روز و شبم با عشق و محبت های پوچت گذشت

من میگفتم از رویاهایم ، تو میخندیدی به آرزوهایم!

درد دلهای بی جواب ، چند شب است نیامده به چشمهای خواب

عشق اینگونه جواب مرا داد ، تو به من پشت کردی و

همان دلخوشی های پوچت، زندگی ام را بر باد داد!

روزی آمد که دیدم دستت درون دستهای کسی دیگر است

قلبت مال من نیست و در کمین بیچاره ای دیگر است

قلبت شلوغ شده و زندگی ات تباه

نمیدانم چرا تو آمدی و مرا شکستی ، من که نکرده بودم گناه!

تو لایقم نبودی 

 حالا دیگر بی ارزشتر از آنی که حتی لحظه ای به تو فکر کنم 

برو که نمیخواهم فکرم را حتی با خیال بی خیالی تو خراب کنم!

این را نوشتم نه به خاطر اینکه به یادت هستم

خواستم بگویم که بدون تو اینک خوشبخترین عالم هستم

خواستم بگویم که قلبم مال یکی است که حتی  

یک تارموی او را هم با یکی مثل تو عوض نمیکنم

تمام دنیا را به من بدهند او را ترک نمیکنم

او جایش تا ابد در قلب من است ، هیچگاه به عشقش شک نمیکنم ....

یک روز میرسد قلبت را میشکنند ، تنها میمانی ، پشیمان میشوی

در به در کوچه و خیابان میشوی و در حسرت روزهای با من بودن میمیری....

 

 




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 

 

هـیرتا فـرزند سـورنا مدتها بودکه درکاخ بزرگ ییلاقی پدرش زندگی میکرد. چند سـالی بود که زن اولش مرده بود و چون از او فـرزندی نداشـت در سـال اخیر با دخـتر جوان 21 سـاله که اتفاقاً دریک دهـکده با او آشـنا شـده بود عـروسی کرد.

 

هیرتا هنگامیکه از شکار بر می گشت نزدیک دهکده به ماندانا برخورد. ماندانا کوزهء آب بزرکی بردوش گرفته و از چشمه بخانه آب می برد، از وی آب خواست نامش را پرسید و همان شب اورا از پدر پیرش خواستگاری کرده و روز بعد ماندانا را به قصر خود آورد.

ماندانا دختر زیبا و بلند قد و خوش اندام بود و با چشم های درشت و سیاه، گیسوان بلند، صدای دلکش و آرزوها بزرگ در قصر بزرگ هیرتا وارد شد. هیرتا بیشتر اوقات خودرا به سرکشی املاک دور دست خود و شکار می گذزانید و کمتر به دلخوشی ماندانای جوان و زیبا می پرداخت. روزها و هفته های اول به ماندانا بد نگذشت. ولی پس از چندی زندگی برای ماندانا دوزخی شد و کاخ بزرگ و با شکوه هیرتا برای او زندانی شد بود، هیرتا جوان نبود و بیش از دو برابر سن ماندانا داشت.

زندگی یک دختر جوان پر عشق با یک مردیکه با او اختلاف سنی زیادی دارد چه میتواند باشد؟ ماندانا به نوازش و سرود های دیوانه جوانی احتیاج داشت و هیرتا با کار های زیادی که داشت نمی توانست نیازمندیهای روح پرشور اورا برآورد.

بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید

 

 



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 

 

 

 

 

 

چرا خیانت ... !

 

 




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 

 

عشق یعنی زندگی با احساس و اشک




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 

 پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم

تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)

دختر نمیتوانست باور کند..اون این کارو کرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود..
آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم…



 




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 

چه کسی می گوید عشق دروغ است

 

چه کسی میگوید اشک دروغ است 

 

  چه کسی می گوید خنده ی مهتاب دروغ است

 

   چه کسی می گوید دل به دل راه دارد

 

    مهربانی می ماند

     این دروغ است که بگوییم مهربانی دروغ است

 




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 

 .........#########
.....
#############
...
###############
..
#################..................###
..
##################..........#########
....
#################......#############
.......
################..###############
.........
################################
...........
###############################
..............
############################
................
#########################
..................
######################
....................
###################
......................
#################
........................
##############
...........................
###########
.............................
#########
...............................
#######
.................................
#####
...................................
###
.....................................
#
.......................................

.......................................

.....................................

...................................

.................................

..............................

............................

.........................

......................

..................

.............

.........

......

....

......
.........................
..........
.........................
..............
........................
...................
.....................
................
....................
..............
.................
.............

...........

..........

.........

.........

..........

..............

...................

..........................

...............................

.................................

.................................

..............................

.........................

..................

.............

.....

...

 

♥ تقدیم به عاشقان واقعی




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 

 

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون... بعد از یک ماه پسرک مرد... وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد... دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده... دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد... میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد

 




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

 

 

 

یك روز آموزگار از دانش آموزانی كه در كلاس بودند پرسید:آیا می توانید راهی غیر تكراری برای بیان عشق،بیان كنید؟برخی از دانش آموزان گفتند با "بخشیدن "عشقشان را معنا می كنند.برخی "دادن گل و هدیه" و "حرف های دلنشین"را راه بیان عشق عنوان كردند.شماری دیگر هم گفتند "با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی "را راه بیان عشق می دانند.

در آن بین پسری برخاست و پیش از اینكه شیوه ی دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان كند،داستان كوتاهی تعریف كرد:یك روز زن و شوهر جوانی كه هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند.آنان وقتی به بالای تپه رسیدند در جا میخكوب شدند.

یك قلاده ببر بزرگ،جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود.شوهر ،تفنگ شكاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.


بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید

 



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

12- تو با او تا دیروقت صحبت می کنی و حتی موقع خوابیدن هنوز هم داری بهش فکر می کنی 

 


11- وقتی با اونی تو واقعا کند راه می ری باهاش 

 


10- وقتی ازش دوری تو حالت خوش نیست 

 


9- وقتی صداشو می شنوی لبخند روی لبات میشینه 


8- وقتی بهش نگاه می کنی وقتی بهش نگاه می کنی آدمای دورو برتو نمی بینی. تو فقط اونو میبینی 

 


6- اون همه چیزیه که تو می خوای بهش فکر کنی وقتی بهش نگاه می کنی 
 

 




5- وقتی بهش نگاه می کنی تو می فهمی که روی لبت همیشه لبخنده 

 

 


4- تو هر کاری رو انجام می دی تا ببینیش 

 


3- وقتی داشتی اینو می خوندی یه کسی تمام مدت تو ذهنت بود 
 

 

 



2- تو انقدر مشغول فکر کردن به اون بودی که نفهمیدی که شماره 7 جا انداخته شده 

 

 


1- تو می خوای بری بالا چک کنی که آیا این درسته یا نه و حالا تو داری تو دلت به خودت می خندی 

 


حالا یه آرزو کن !!! خودت می دونی چیو از همه بیشتر می خوای؟!!

 

 




تاریخ: چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

خدایا ... 

خیانت چیست که بر وجود انسانها جاریست

 


نمیدانم رسم دنیاست که دنیا اینقدر بی وفاست

 

عشق را دیدم اما عاشق را ندیدم

 

 



ادامه مطلب...
تاریخ: سه شنبه 22 شهريور 1390برچسب:,
ارسال توسط admin

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 100
بازدید ماه : 445
بازدید کل : 54339
تعداد مطالب : 30
تعداد نظرات : 19
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


تبليغات X